آنچه از آدم به جا می‌مونه

دارم برا نم‌نم چوچولو یه جاجورابی عروسکی درست می‌کنم. یه روز بش گفتم خاله از این جاجورابی می‌خوای برات درست می‌کنم؟ گفت آره. گفتم چشاش چه رنگی باشه؟ گفت آبی. لبشو صورتی، لپشو گل‌بهی و موهاشو نارنجی کردم. تیپ آن شرلی. تا اینجاش که خیلی خوشگل شده. تا روز تولدش آمادش می‌کنم. از این کارام(نقاشی‌هام و عروسک‌هام و بقیه چیزایی که درست می‌کنم) خوشم میاد. چون احساس می‌کنم وقتی مردم اینا ازم به‌جا می‌مونه. بعد می‌گم خود اینام یه عمری داره. چیزی که می‌مونه خوبی‌ایه که به یه کسی کردی و تا ابد تو نسلش جریان پیدا می‌کنه. بخشش، پذیرش، به یکی کمک کردن که آروم بشه، دیدن آدما، ابراز شادی از حضور یکی،ابرازقدردانی، و دادن عشقه.   

نظرات 1 + ارسال نظر
مندی شنبه 11 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:25 ب.ظ

سلام

الهی قربونش برم.کی تموم میشه؟دلم می‌خواد روز تولدش وقتی اینو میبینه ببینمش.مطمئنم خوشحال میشه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد